روز زرد



فکرهایی در سر دارم برعکس دفعه قبل این بار به نظر رویاپردازی میاد انگار سنگ بزرگی انتخاب کردم گرچه دیگه فرقی هم نمیکنه وقتی داری میبازی بی پروا هجوم میبری اما داستان چیز دیگه ایه با خودم میگم گیرم به جایگاهی که مد نظرمه رسیدم خب بعدش چی؟ واقعا نمیدونم چی میخوام نمیدونم قراره سر از کدوم راه و مسیر دربیارم اما امیدوارم هر چیه آخرش خوب باشه
چندین روزیست که مجددا مسیری رو در پیش گرفتم بار قبل مسیر دشواری در پیش داشتم و امروز مسیری دشوارتر انتخاب من نیست اما گویا گزینه دومی در راه نخواهد بود ایده هایی در سر دارم که فوق العاده جذاب به نظر میرسند با اینحال برای جنگیدن انرژی ندارم اما چاره ای نیست باید جنگید به امید روزهای سبز برخی شهرها سفید پوش شدند برف میهمان سرزمینمون شده به خاطر دارم یک شب برفی تا سپیده دم در سکوت و تنهایی قدم زدم اما از برف لذتی نبردم

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

پيچ و رولپلاک وبلاگ رسمی (مبتکران اهل قلم ) Keith طراحی سایت شرکتی Chuck رمیکس داوود حلیه الصالحین سخنانان ناب اهل بیت